اهمیت تعهد به گفته ها در مدیریت کسب و کار

تعهد به گفته ها در مدیریت کسب و کار اهمیت زیادی دارد و می‌توان آن را یک مقوله ضروری برای بقای کسب‌و‌کار دانست. اما آیا این موضوع برای موفقیت یک مدیر اهمیت دارد؟ بسیاری از افراد فکر می‌کنند که راز رسیدن به موفقیت برای یک مدیر داشتن استراتژی‌های برتر است؛ مفهومی که آینده یک شرکت را تعیین می‌کند. بعضی هم روی نظم کاری تاکید دارند و بر این باورند که توانایی مدیر در اجرای برنامه‌ها می‌تواند او را متمایز کند. عده دیگری نیز می‌گویند که مدیران بزرگ الهام‌بخش هستند. آن‌ها می‌توانند سازمان را یکپارچه نگاه دارند و کارمندان را به سمت اتفاقات خوب رهبری کنند.

بدون شک، تمام این دیدگاه‌ها درست هستند، اما تمرکز اصلی همه این دیدگاه‌ها روی قابلیت‌های اجرایی یک مدیر است و کمتر به ویژگی‌های شخصیتی پرداخته می‌شود؛ ویژگی‌هایی که مدیران موفق به کار می‌گیرند تا استراتژی، اجرا و رهبری را با یکدیگر ترکیب کنند.

نتایج تحقیقات گسترده در حوزه مدیریت نشان داده که با وجود تفاوت‌های عمده‌ای که در رفتارهای شخصیتی مدیران موفق دیده می‌شود،‌ اما همگی آن‌ها دارای یک مشخصه نسبتا مشابه هستند. مدیران موفق تعهد به گفتار در کسب و کار خود را سرلوحه قرار می‌دهند و در بیان، پایبندی و انجام تعهدات خود وسواس زیادی دارند.

تعهداتی که مدیران سازمان‌ها می‌دهند شکل‌های مختلفی را شامل می‌شود؛ از تعهد در قبال سرمایه سازمانی تا تصمیم‌های مرتبط با استخدام و بیانیه‌های عمومی، اما تمامی این تعهدات به سرعت روی شرکت یا سازمان تاثیر می‌گذارند. در طول زمان، تعهدات یک مدیر می‌تواند هویت یک کسب و کار را شکل دهد، نقاط قوت و ضعف آن را تعریف کند، فرصت‌ها و محدودیت‌ها را مشخص کند و جهت‌گیری سازمان را تعیین کند.

تعهدات را می‌توان قدرتمند دانست، تا حدی که مدیران ممکن است به راحتی آن را از دست بدهند. مدیران ممکن است خود را در شرایط سختی ببینند و نتوانند به تعهدات خود عمل کنند، در این شرایط دست به اقداماتی می‌زنند که شاید در کوتاه مدت پاسخگو باشد، اما در بلندمدت می‌تواند مسیر سازمان را تغییر دهد.

زمانی که مدیران ماهیت و قدرت تعهدات را درک کنند می‌توانند تصمیمات بهتری برای سازمان بگیرند. آن‌ها باید از کارهایی که ممکن است شخصیتی ناکارآمد برای آن‌ها خلق کند اجتناب کنند تا در مسیر سرمایه‌گذاری‌های جدید به عنوان کارآفرینان بد شناخته نشوند. علاوه بر این، مدیران می‌توانند تعهداتی که در گذشته داده شده و همچنان برای سازمان سودآوری دارد را مجددا تقویت کنند. همچنین باید قدرت تشخیص درست داشته باشند تا تعهداتی که ممکن است مضر باشند را با تعهدات جدید جایگزین کنند.

 
تعهد به گفتار؛ تیغ دو لبه

تعهد به گفتار، اقدامی است که از سوی مدیران در زمان حال بیان می‌شود و مسیر سازمان را به یک اقدام در آینده مرتبط می‌کند. البته تمام تصمیم‌های مدیریتی را نمی‌توان به عنوان تعهد در نظر گرفت. برای مثال، مدیری که تصمیم به راه‌اندازی یک صندوق اعتبار نقدینگی در داخل سازمان می‌کند، تعهدی به انجام کاری نداده است و اعتبار این صندوق را می‌تواند برای هر کاری استفاده کند. اما اگر اعتبار این صندوق برای تاسیس بخش یا واحد مجزای دیگری در نظر گرفته شود،‌ مدیر متعهد شده و باید گفتار خود را پیاده‌سازی کند.

به عبارت دیگر، یک عمل یا گفتار زمانی به تعهد مبدل می‌شود که گزینه‌های سازمان برای آینده را شکل می‌دهد، به نحوی که صرف‌نظر از این گزینه‌ها هزینه بسیاری در بر خواهد داشت.
اهمیت تعهدات در گفتار برای مدیران

تعهد، به ویژه تعهد در گفتار برای مدیران اهمیت زیادی دارد. تعهد ابزاری است که از طریق آن یک شرکت منابع لازم برای بقای خود را تضمین می‌کند. سرمایه‌گذاران، مشتریان و کارمندان از سازمانی که مدیر آن تعهد مشخصی به گفتار، استراتژی و حمایت از این دو ندارد روی بر می‌گردانند.

علاوه بر این، تعهد در گفتار را می‌توان فراتر از یک ضرورت دانست. اگر عاقلانه از آن استفاده شود، می‌تواند ابزار قدرتمندی برای کمک به یک شرکت برای شکست رقبا باشد.

چطور می‌توان کارمندان را نسبت به گفتار متعهد کرد؟

برای اینکه کارمندان نسبت به گفتار خود و عملکرد خود در یک سازمان متعهد باشند، مدیران می‌توانند موارد زیر را در نظر بگیرند:

    تعیین اهداف روشن، قابل درک و قابل ردیابی،
    ایجاد فرصت‌های پیشرفت شغلی و ارائه برنامه توسعه‌ای،
    احترام به نظرات کارمندان، فراگیری، شفافیت و تعهد به تنوع،
    فراهم‌سازی محیط کاری پویا و چالش‌برانگیز،
    شفافیت در قبال تغییرات،
    دفاع از تیم،
    سازگاری و انصاف،
    فراهم‌سازی ارتباط شفاف و ارائه بازخوردهای مشخص و هدفمند،
    ایجاد استراتژی‌های مناسب برای درگیر کردن کارمندان،
    جلوگیری از فرسودگی شغلی.

تعهد به گفتار در مدیریت کسب و کار، شمشیری که با دقت باید استفاده شود

کلمات سنگین هستند و یک کلمه می‌تواند به نابودی یک سازمان یا شرکت منتهی شود. مدیران موفق کسانی هستند که به شدت به گفتار خود متعهد می‌مانند و کلمات را با وسواس بیان می‌کنند.

تعهد به گفتار را می‌توان تیغ دو لبه دانست، تیغی که اگر مدیر نتواند از پس آن بر بیاید ممکن است به او و سازمان آسیب برساند. در عین حال، مدیران باید توجه ویژه به متعهد نگاه داشتن کارمندان داشته باشند و با اعمال برنامه‌های ویژه، تعهد آن‌ها را به کسب و کار حفظ کنند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *